یا ربـے

آرزوے مـטּ!

بالـاتریـטּ خواهش!

فاصــله بگـذار میاטּ مـטּ و هر چه نمـےگـذارد بـنـدگے کنـمـ !

التماست میکنم خدا تو که میدانی:

❣ اِلـــهـی و ربّـی مـَـن لـی غیــرُک ❣

 

جوانی به خواستگاری دختری رفت

پدر دخترگفت فقط به یک پرسش من پاسخ بده، دخترم مال شما..!

-ساعت چند برای نماز صبح اذان گفته میشه؟

جوان جوابی نداد!

سپس پدر دخترگفت:

دختر من گرانقیمت هست، ومهریه اش پیش شمانیست!..

وقتی ارزش حرف خدا را ندانی ارزش دختر من را چقدر خواهی دانست

بسم رب العشق

عشق یعنی اینکه زهرا هرسحر قبل از نماز

ساعتی محو تماشای علی می ایستد

■بِـωــمـ ِ اللــــ❤ــﮧ الرَّحمـــטּ الرَّحیمـ ■

وَالسّـابِقـونَ السّـابِقـون ...

اولـئِــکـَــــ الـمُـقَــرَّبــون ....

در ایمان ... در عشق ... در جان دادن ... در ایثار ... از هم پیشی گرفتند
♥•۰•

الله ولـی الذین آمنـــوا ...

چـنـد جـای قــرآن آمـده ؟!

ادامه اش را کار ندارم...همین نصفه جمله چندجا آمده ؟؟

خـــدا "یـاور" کسانی استــــ کـه "ایـمـان" آورده انـد ... !!

و ما پُریم از خالــــی (!)

مـیـفـهـمــی کــه (؟)

 
× یک حکمت : از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است ...

× یه جایی که یادم نیس کجا(!) خوندم :

اگر نشانه ای از رحمت حق در وجود خودت دیدی ... آن وقت بگو : یا ربــــ ارحم !

× اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ لِما تُبْتُ اِلَیکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ "
خــــدایــا مــن از تــو آمــرزش می خواهم

  بـرای گنـاهانی کــه پس از تــوبـه کردن دوباره بدانها دستـــ زده‌ ام . .

……بسم رب الزهرا……

چادر：یعنی آنچه پشت در بر سر زهرا سوخت

ولی از سر زهرا نیفتاد……

چادر：یعنی：انچه با میخ به بدن زهرا دوخته شد

ولی از سر فاطمه نیفتاد……

چادر……：یعنی：انچه زهرا بایک دستش اوراگرفت که ازسرش نیفتد

وبایک دستش کمربند علی راگرفت که اورا نبرند،

و اگر قرار بود فقط یکی ازین دو را میگرفت حتما چادر بود…

چادر یعنی：نگرانی فاطمه برای بعداز مرگش

که علی تابوت های مدینه بدن نماهستندبرای من فکری بکن……

چادر یعنی……：انچه ظهرعاشورا برسر زینب سوخت

ولی از سرش نیفتاد……

چادر یعنی：زینب راضی به تکه تکه شدن عباسش شد

ولی راضی به دادن نخی از ان نشد…

چادر：یعنی：حسین علیه السلام در لحظات اخر در گودال که فرمود：

(حرامزاده ها) تا من زنده ام سراغ حرمم نروید…

چادریعنی：شبیه ترین حالت یک بانوی شیعه

به مادرش زهرای مرضیه سلام الله علیها……

چادر：یعنی：آرمان و هدف امثال شهید علی خلیلی

که برای دفاع ازناموس شیعه شاهرگه حیاتش را زیرخنجر,داد

ولی راضی به هتاکی به خواهران دینی اش نشد……

چادر：یعنی：دست و پا گیر بودن…دست وپاگیره بی بند وباری…

چادر：یعنی：آنچه که بخاطر سیاهیش به زهرا توهین کردند…

وقتی که از کوچه های شهر مدینه تردد میکرد…

بخاطر حجاب کامل ورنگ سیاه چادرش به او می گفتند：

…هذه ليلةٌ……یعنی (نعوذبالله)…این زن شب است…

چادر：یعنی：ای مادره شهیدم راهت ادامه دارد……

چادر：یعنی：لبیک یا زهرا……لبیک یازینب…

خواهرم…

امانتدارخوبی برای ارثیه ی مادرت زهراباش…والسلام…

شاید بگــی چــرا چــادر؟

انقـــدر مانتو هــای پوشیـــده هست،

 که حجاب را حفظ میکنه،دیگه نیازی به چادر نیست.

 آره مانتو، اگر پوشیده و کامل باشه خوبه... 

ولی توی این خوب ها،چادر بهترینه....

وقتی میتونی بهترین باشی، به خوب اکتفا نکن!

آرایشگر گفت : عــروس خـانوم دیگه کارت تموم شده

آقا دامــاد هم که دم در منتظره ان شاالله خوشبخت بشید ツ

بلند شد به خـواهرش گفت : چـــادرم کو ؟

و خـواهرش چـادر سفید زیباے عروس رو سرش انداخت ...

دست گرفت به چـادر و دور صورتش ،

آروم لبه ‌هاے چـــادر رو مرتب کرد ...

آرایشگر گفت : خب دیگه ! موهاتو خـراب کردے که دخـتر !

یه ذره شل‌تر بگیر ، وقتے میگم شنل کرایه کن ،

براے همینه دیگه …

رو کرد به آرایشگر و گفت :

من بیشتر از موهام نگران آخـرتم هستم!

موهام خـراب بشه ، بهتر از اینه که شوهرم ازم راضے نباشه

و یه عمـــــر زندگے و آخـرتم خراب بشه ツ

✏ و زنان پاک براے مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاکند ❀

ღ سوره ے نور آیه ے

۲۶

بانو

وقتی حجاب میکنی در مقابل هجوم نگاه های هرزه

عاشقت میشوم ..

سجده میکنم نجابتت را

عزیز ِ فاطمــه (س) ؛ حسیــن جان

در فصل ســرد ِ این روزها ؛

دارم یخ میزنم ... می لرزم ...

قلبـم را به نگاه ِ بی نهایت مهربانت سپرده ام ...

پشت و پنــاه ِ قلبــم باش...

ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻢ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﯽ

ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺣﺴﺐِ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽِ ﻇﺎﻫﺮ ﻧﻤﯽ ﺳﻨﺠﻨﺪ

ﻗﻠﺒﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﺸﺎﻥ

ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻃﻨﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ

ﺗﻪ ﺭﯾﺶ ﮐﻤﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ، ﻗﻨﻮﺕِ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ

ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ

ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﺧـﺪﺍ ﺗﻮﮐﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ

ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ

ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺮﻩ ﺧﺎﮐﯽ ﺗﺎ ﺣﻮﺍﯾﺶ ﺷﻮﻡ

ﺍﻭ ﺁﺩﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺍﻣﺎ ﺭﻭﺣﺶ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ!!!

ﺩﺭ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺯﻥ ، ﺳﺮﻭﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ، ﻣﺮﺩ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ..

ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺩ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﺪ!

دخترانه مرد زندگی خودت باش.

اگر متاهل نیستی متعهد باش

متعهد به خداوند

متعهدبه آبروی پدرت

متعهد به غیرت برادرت

متعهد به رنج های که مادرت

برای خانوم شدن تو کشیده است..

متعهد به زن بودنت ؛ پاک و زلال بودنت

متعهد به ارزش و لیاقت بالایت

متعهد به شعور و فهم خودت باش

هرچه دست نیافتنی تر باشی خواستنی تری بانو

خودت را دست کم نگیر بانو

حجابت را زیبایت قرار ده

نگاهت را نجابتت را ارزان به حراج چشمان ناپاکان مگذار ...

در این زمانه ی فتنه ؛ برایمان دعا کن مادر

حجاب نوشت:

این روزها حرف سیلی خوردن مادر در کوچه هست...

اما انگار کسی به فکر این نیست

که حرف مادر بر زمین مانده است....

ما می فهمیم سیلی در کوچه تنگ یعنی چی...؟؟

می فهمیم این بی حجابی ها هم که دل حضرت زهرا

و پسرش حضرت مهدی(عج) رو درد میاره یعنی چی ؟؟؟

این ها کمتر از سیلی ....؟؟؟

خواهرم به این فکر کن که حضرت زهرا (س)

شما رو هربار ببینه بگه که این دختره منه....

اینقدر حجابت کامل هست و به حجابت افتخار میکنی

که دختر حضرت زهرا (س) بشی....؟؟؟

حالا که کم کم ایام فاطمیه شروع میشه

سعی کن یه جور دیگه ای باحجاب باشی....

یه جور دیگه چادر سرکنی...

بیا از این به بعد که چادر سر میکنی

فکر کنی که دختر حضرت زهرا (س) هستی.

اونوقت هم همینطوری هستی که الان هستی؟؟؟

حرمت چادر رو نگه دار...

کسی که چادریه خیلی مسئولیتش سنگین تره...

اخلاق، رفتارش، حجابش باید زهرایی باشه...فاطمی باشه.....

اصلا خدایا شکرت که اُمُل شدم ...

وقتی تو تاکسی سوار شدم دیدم یه نامحرم کنارم نشسته ،

خودم رو جمع کردم ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی موقع اذان رفتم مسجد دانشگاه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی چادر سرم گذاشتم تا کمتر جلب توجه کنم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی با عشوه و ناز با نا محرم حرف نزدم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی عکس بدون حجاب و برهنه ی خودمو

توی فیس بوک برای کوبیدن لایک های پر از هوس نذاشتم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی زنگ گوشیم بوی پیراهن یوسفه ،
بهم گفتن : اُمل !!

وقتی پای ثابت بچه های هیئت شدم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی موقع حرف زدن با نامحرم سرم پایین بود ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی در جواب رابطه دوستی پسر ترم بالایی گفتم : نه ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی نخواستم پشت سر دختر مردم راه برم

و مزاحمش بشم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی پشت رهبرم حرف زدن ، رگ غیرتم بالا زد ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی بهترین کتاب رمانم شد “دا” ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی گفتم توی خونمون ماهواره نداریم

چون عقیدم اینه که ماهواره دقیقا همون غارت فرهنگیه ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی بزرگترین آرزوم شد ”شهادت” ،

بهم گفتن : اُمل !!

تازه فهمیدم این روزها هر کی از کنارم رد میشه ،

چرا به من میگه : اُمل ؟!

اصلا خدایا شکرت که شدم اُمل

در روزگاری که هرچیز غیر از آُمل بودن بوی کفر و فساد میده...

بیتی که یاد و نام "چادر" در آن نوشته شود

یک بیت ساده نیست ،

که بیت المقدس است.....

❗لباس هایی که با ما حرف می زنند

و طرز تفکر، نیت ها و اعتقادات کسی که اونها رو پوشیده،

برای ما روشن می کنند❗

مثلا

وقتی میری عروسی،

کی عروس رو به تو معرفی میکنه؟

خوب معلومه؛

لباس عروس از دور داد میزنه کی عروسه.

یا فرض کن

سرزده رفتی خونه دوستت و دوستت لباس مرتبی پوشیده،

اولین چیزی که به دوستت میگی اینه که :

میخواستی بری جایی؟

پس لباس دوستت با تو حرف زده.

مردی رو میبینی که محاسن بلندی داره

و سرتاپا سیاه پوشیده،

اولین چیزی که به ذهنت میرسه اینه که

اون مرد ، عزیزی از دست داده؛

وضع ظاهرش اینها رو میگه.

✔پس قبل از اینکه با کسی حرف بزنیم،

وضع ظاهر ما حرف میزنه.

⭐بعضی رنگ ها و مدل ها

میگن لطفا به من نگاه نکن.⭐


❌ولی بعضی خانمها و آقایون با مدل مو و آرایش سر

و صورت و رنگ لباسشون

توجه هر رهگذری رو جلب میکنن و با زبان بی زبانی میگن:

خواهش میکنم به من نگاه کنید.❌

*حالا شاید نیت کسی که اون رو پوشیده،

جلب توجه نباشه*

❌ولی وضع ظاهرش داره با ما صحبت میکنه نه زبونش

و اون نمیتونه به همه توضیح بده که

قصد من جلب توجه نیست،

قصد من مثلا مد روز بود ؛ نه......❌

✔پس باید خیلی مواظب نوع پوشش و وضع ظاهرمون باشیم.

من چـــــــــادرم رو دوست دارمــــــــــ...

حجابــ ، حصــار نیست

حجابــ حفظ اسرار الهیست ...

و

امانتداری از زیبایی های وجودیست که خدا بخشیده

حجابـــ

محفـوظ ماندن برای اللّـ❤ـه و فقط یکــ مَحــرم از اهل اللّـ❤ـه ـست

چون اهالی غیرالله ،پیِ سالم بودن یا نبودنه امانتی خـ♡ـدا نیستند...

حجابـــ

چتـرِ سـلامتـیـه روح استـــ

✘ وقتی از نگاه ها آتش میبارد ✘

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ...احزاب آیه59

اعوذ بالله ، بعضیا چرا جدی نمیگیرن هشدار ها رو (!)

× جایی خوندم : بــانــو!

✖ جامـــــه ی تــــوســـت امــــا...

【 جــــامعـــــــه ی 】 مـــــا را مــــــی ســــازد...

✖ جامـــــه ات را جمـــــع کــــن

【 جامعــــــه 】 در خطـــ✘ـــر است!

خـ♡ـداوند فرمود :

۞ بـﮧ عزت و جلالم سوگند هرڪس بـﮧ غیر از مـטּ امید ببندد

امیدش را قطع مـی ڪنم و ناڪامش مـے سازم ۞

× بانوی چادری ... چادرت را دو دستی بچسب ... سفتِ سفت

زمان تکرار میشود، اربابـانِ بی صفتِ رضاشاه به طریقی دیگر چادر از سرت میکشند...

❉ أَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ ❉

   مردان، سرپرست و نگهبان زنانند

آیه از یک نفر حرف میزند که در همه حال مراقب بانویش است

بـانــو جـــان

این یک نفر هوای خنده هایت را

راه رفتن هایت را

حتی نگاه کردن هایت را هم دارد ...

پس نه لبخندهای پنهانت را ، نه راه رفتن های باوقارت را ،

نه نگاه های با حیایت را به غیر نفروش

خودت را مفت،  به مشتی آدم مفت خور هرزه مفروش 

با حیـا باش ...

با حجابـــ باش ...

صرفــا جهتـــ قربة الـــی الله

ایمــان یعنـی ... ؟

یعنی مسخره ات کنند و لبخند بزنی و در دلت بگویی ...

نوح را و ابراهیم را و محمد(ص) را هم مسخره کردند ...

تو که عددی نیستی

یعنی گرما بیداد کند و حس بخار پز شدن! داشته باشی و چادر را به خودت نزدیک تر کنی

یعنی نگاهت را از نامحرم برگیری

یعنی دست فقیری را بگیری و دست بر سر یتیمی بکشی

یعنی اطلاعات عملیات دست تو باشد و در محاصره باشی

و آنقدر بمانی زیر آب که نفست برود ...!

یعنی معبری را باز کنی که پر از مین باشد و قدم قدم و ... باران گوشت و خون !

یعنی نماز اول وقتت را معامله نکنی با هیچ چیز...با هیچ کس

یعنی خواندن نماز شب بدون توقع نورانیت !

یعنی ...

جهالتـــ یعنـی؟

یعنی ظهور بچه شیطان ها ! شاهین نجفی ها

یعنی عکس گرفتن پیمان معادی با کریستین استوارت(!)

یعنی هزینه ی میلیاردی برای بازیکنان دنبال توپ!

و بیداد کردن گرسنگی وفقر ...

فقر فرهنگی و فقر اجتماعی توأم!

یعنی بستن بمب برای عملیات انتحاری و کشتن شیعه

و از آنطرف توقع بهشت و حوری !

یعنی سال 88 یک عده بگویند تقلب شده

و سال 92 همان ها بگویند در انتخابات دموکراسی مطلق بود(!)

یعنی امیرالمومنین را بکشند و بعضی بپرسند: ــ چطور؟

جواب دهند: سرِنماز ! ــ مگر علی نماز میخواند؟!

یعنی بعد از هزار و اندی  هنوز 313 کامل نشده!

یعنی ...

✔منشا !

نامرد زد و بانو با صورت ...

مـولا دیـد و ... با صورت ...

یکجای دیگر ...

دستـــ عبـاس (ع) را زدنـد و ...با صورت ...

بچه را به زور کشیدند و از ناقه با صورت ...

✔زمین خوردن با صورت ...

متوجه شدی از کجا منشا گرفته؟!

یـا رب یـا رب یـا رب

...بگویـد تا آنکـه نفـس قطـع شـود...*

*دعاے ابوحمزه...

آنقدر گفتــ و گریستــ ،

آنقدر درهم یا ربــ گفتــ و یا علی گفتــ و گریستــ ...

که نفس هم بند آمـــد

... الهی بشکند دستَت مغیره

فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد

به طفلی رخت ماتم در برم کرد

الهـــــــــی بشکند دست مغیــــــــــــــــره

که در این آستان بی مادرم کرد

همسرم باشد غلامت، طفـــل هایم نوکرت

این شروط ازدواج بچــــه های هیئتیست

ای مرد ؛

همسرت که حسینی باشد

تو را زهیر خواهد کرد ...

و ای بانو ؛

مردت که حسینی باشد

تــو را زهرایی خواهد کــرد ..

شک نکن ، وگرنه عشق زمینی ، زمینتان میزند ... !


" اللهم ارزقنا زوجه الصالحه "

آمین

دلــم ، فعل زیارتـــــ تــو را

می خواهد...

از نــوع ، حــال ســاده...

برای دلمــ ، شفــای دلمــ " اَمَّن یُّجیبُ " بخوانـــید . . .

اللهم ارزقنا زیارت کربلاء

میم را گفتم و مادر تو بخوان اما بعد

در دلم بغض فوران شده ازآتش (در)

نمیدانم در دلت چه میگذرد

ولی....احسنت....که باحجابت

نه دل ❣شهیدی❣ راشکستی

نه دل ✔️جوانی✔️ را لرزاندی

خـــــــداےمهربانم

اعتراف مےکنم که گه گاه از مشکلات زندگے

خسته مےشوم و معرفتم کمرنگ مےشود!

اما خدایا مگذار به سبب خستگےهایم

تـــــ♥️ـــــو را فراموش کنم!

انشالله کسایی که ازدواج کردن

زندگی ای بسازن همچو

حضرت علی و حضرت فاطمه

و حضرت علی و فاطمه الزهرا الگوشون باشن...

⚫امیرالمؤمنین فرمود:

به خدا قسم فاطمه به من وصیت کرده بود

که شما دو نفر بر سر جنازه‏ ی او و نماز بر او حاضر نشوید.

من هم کسی نیستم که امر او و وصیتش را مخالفت کنم.

⚫عُمَر گفت :این سر و صداها را رها کن.

هم اکنون کنار قبرها می ‏روم و آنها را نبش می کنم

تا جنازه ‏ی فاطمه را پیدا کنم و بر بدن او نماز بخوانم!

⚫حضرت فرمود:

بخدا قسم اگر کوچکترین اقدامی در این باره کنی

آنگاه من جز با شمشیر با تو روبرو نخواهم شد

قبل از آنکه بتوانی کاری انجام دهی.

⚫عمر فریاد زد:

عده ‏ای از زنان مسلمین بیایند تا این قبرها را بشکافیم

و جنازه‏ ی فاطمه را پیدا کنیم تا بر بدن او نماز بگذاریم

و قبر او را زیارت کنیم!!

⚫این خبر به امیرالمؤمنین رسید.

حضرت قبای زرد رنگی را که در جنگهای شدید می ‏پوشید به تن کرد

و بحال غضبناک که چشمانش سرخ شده

و رگهایش بالا آمده بود با تکیه بر شمشیر ذوالفقار آمد

تا وارد بقیع شد.

⚫یک نفر جلوتر سراغ مردم رفت

و خبر داد که علی بن ابی ‏طالب می ‏آید

و به خداقسم یاد می‏کند که اگرسنگی ازاین قبرهاحرکت داده شود

شمشیر خواهد کشید تا همه را بکشد.

⚫عمر و اصحابش مقابل حضرت درآمدند و عمر گفت:

چه خبر است ای اباالحسن!

بخدا قسم قبر او را می شکافیم و حتماً بر او نماز می ‏خوانیم!

⚫مولا لباس عمر را گرفت و او را تکانی داد

و بر زمین زد و فرمود:

ای عمر، حق خود را رها کردم تا مردم از دین برنگردند،

و اما قبر فاطمه، قسم به آنکه جان علی بدست اوست،

اگر تو و اصحابت در این باره کوچکترین اقدامی کنید

زمین را از خون شما سیراب می ‏کنم.

اکنون اگر می ‏خواهی اقدام کن.

من اگر شمشیر بکشم آن را غلاف نمی ‏کنم

مگر با گرفتن جان تو!

تو همان کسی نیستی که پیامبر قصد کشتن تو را داشت

و سراغ من فرستاد،

من هم با شمشیر آمدم و بسوی تو هجوم آوردم

تا تو را بکشم ولی این آیه نازل شد که

بر اینان عجله نکنید که جزای عملشان را آماده می ‏کنیم؟

⚫ابوبکر فوراً جلو آمد و گفت:

ای اباالحسن، بحق پیامبر و بحق آنکه بالای عرش است،

عمر را رها کن.

بدان که آنچه تو کراهت داری انجام نخواهیم داد.

⚫مولا عمر را رها کرد و مردم متفرق شدند

و از آن روز فکر پیدا کردن قبر فاطمه علیه السلام را از یاد بردند.